سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اجاره ویلا در تالش زیبا ترین شهر شمال ایران

روستاهای سرسبز و خانه های ییلاقی تلاش تکه ای از بهشت ??بکر و دست نخورده ایران و انتخاب خوبی برای سفر در فصل بهار و تابستان است.

 

تالش یکی از شهرستان های سرسبز و بزرگ استان گیلان است که با اردبیل، آستارا و رضوانشهر مرز مشترک دارد. تالش با مساحتی بیش از 2370 کیلومتر مربع حدود یک سوم از خاک استان گیلان را به خود اختصاص داده است. شهر هشتپر که به طور غیررسمی با نام شهر تالش شناخته می شود، مرکز این شهر است و بزرگترین شهر تالش ایران به شمار می رود. تالش به دلیل طبیعت بکر و سرسبز خود یکی از مناطق گردشگری جذاب به حساب می آید که سالانه گردشگران زیادی را به خود جذب می کند. در این منطقه جاذبه های طبیعی مختلفی از جمله سواحل آبی، دریا، رودخانه، جنگل های رویایی و... وجود دارد. در این بین ییلاق ها و مناطق روستایی تلاش شهرت و خاص است و همه آن را با آب و هوای خوب و ییلاقی های دیدنی می شناسند. مکان های دیدنی گیلان توجه شما را بیشتر به معرفی این منطقه منحصر به فرد کرده ایم.

 

با ویلاهای تلاش بیشتر آشنا شوید:    اجاره ویلاهای نهارخوران در گرگان

 

سوباتان

آدرس: استان گیلان، شهرستان تالش، 35 کیلومتری شمال غربی هشتپر

 

در 35 کیلومتری شمال غربی شهر هشتپر ویلایی سرسبز و زیبا با مناظر بی نظیر به نام سوباتان وجود دارد که زیباترین جاذبه گردشگری ایران است. این ویلا در 20 کیلومتری جنوب شرقی دریاچه نئور قرار دارد که از شرق به جنگل های تلاش، از غرب به ویلاهای اردبیل، از شمال به رودخانه خروشان لیسار و ویلاهای خطب سرا و از جنوب به ویلاهای اسبومار متصل می شود. فاصله رشت تا کلبه سوباتان حدود 135 کیلومتر است. به معنی «محل غرق شدن آب» است. علت این نامگذاری وجود چشمه ای بوده که آب آن پس از بیرون آمدن از دل زمین، دوباره وارد زمین شده است. از سوی دیگر در زبان تالشی به این ناحیه سوتون می گویند; زیرا در نقاط مختلف تابستان امسال می توانید میخک بکارید و در زبان تالشی سو به معنی میخک و وتون به معنی روییدن است.

 

اما در فصل سرما پوشیده از برف و بیابان است. عشایر تلاش در فصل گرما به این منطقه کوچ می کنند و در فصل سرد به دیار خود باز می گردند. این روستا به برق، گاز، آب لوله کشی و اینترنت دسترسی ندارد و عشایر در خانه های چوبی و سیاه چادر زندگی می کنند. به همین دلیل طبیعت آن بکر و دست نخورده باقی مانده است. اگر قصد اقامت در سوباتان را دارید، دو گزینه خواهید داشت. یکی اجاره خانه های محلی و دیگری در حال ایجاد کمپ. از امکانات رفاهی این روستا می توان به سوپرمارکت، مسجد، خانه های اجاره ای، نانوایی و رستوران های محلی با غذاهای محلی اشاره کرد. همچنین کلبه های چوبی و گل های گاه به گاه در کنار حیوانات اهلی عشایر و دشت های شقایق منظره ای منحصر به فرد ایجاد کرده است که گشت و گذار و عکاسی از آن ها برای سفر به این ییلاقی ضروری است. علاوه بر این، مکان های زیبا و زیبایی در ییلاق سوباتان وجود دارد که بازدید از آنها را فراموش نکنید. از جمله این مکان ها می توان به دریاچه نئور، آبشار ورزان و گورستان گوریدره اشاره کرد. این منطقه یک مکان تاریخی و مهم محسوب می شود که از گذشته تاکنون حفظ شده است و گورستان های تاریخی و اشیای باستانی کشف شده در آن گواه این امر است.


اجاره ویلاهای شمال در نوروز امسال

Corde Oblique یکی از اصلی‌ترین گروه‌های نئوفولک پروگراسیو اثیری از ایتالیا هستند. آنها پروژه انفرادی ریکاردو پرنسیپ (آهنگساز، مورخ هنر) با مشارکت آوازی از خوانندگان و بازیگران زن متعدد هستند.[1] پس از هفت آلبوم، پروژه شروع به تغییر کرد و صداهای "FolkGaze" را پیشنهاد داد، که تلاقی بین فولک و کفش کفش است.

 

پرنسیپ که در رشته گیتار کلاسیک از کنسرواتوار San Pietro a Majella ناپل فارغ التحصیل شده است، از سال 2000 هشت آلبوم منتشر کرده است که در اروپا و سراسر جهان توسط شرکت‌های ضبط موسیقی در کشورهای مختلف (روسیه، چین، آلمان، فرانسه و پرتغال) توزیع شده‌اند، که همگی توسط منتقدان مورد بازبینی عالی قرار گرفته‌اند. . قطعات اصلی پیشنهاد شده توسط گروه از تاریخ هنر ایتالیا و از جنوب "وحشی و با استعداد" صحبت می کنند.[2]

 

تاریخ

پرنسیپ در سال 1999 با اولین گروه گوتیک قرون وسطایی خود، LUPERCALIA شروع کرد. آنها اولین آلبوم Soehrimnir را با لیبل انگلیسی World Serpent (مرگ در ژوئن، جریان 93، آنتونی و جانسونها، پرستار با زخم) و آلبوم دوم Florilegium را با برچسب پرتغالی Equilibrium Music منتشر کردند. در سال 2005، ریکاردو ایده خود را از "Workshop of sound" آغاز کرد، یک تیم باز با هنرمندان بسیاری برای همکاری.

 

Corde Oblique در جشنواره‌هایی در ایتالیا، چین، فرانسه، آلمان، بلژیک، هلند و آلبانی اجرا کرد و صحنه را با گروه‌هایی مانند Bauhaus، Anathema، Opeth، Coph Nia، Moonspell، Ataraxia، Persephone، Spiritual Front، QNTAL، Kirlian Camera و از گرز و ماه.

 

مکان‌ها و فستیوال‌هایی که از سال 2005 تاکنون در آن اجرا داشته‌اند عبارتند از Auditorium Parco della Musica (رم)، La Loco (پاریس)، Gotischer Saal (برلین)، Casa del Jazz (رم)، موزه باستان‌شناسی (ناپل)، Schauspielhaus (لایپزیک)، مرکز فرهنگ ( شانگهای)، لا لوکوموتیو (بولونیا)، موزه مادره (ناپل)، تئاتر تانزبرونن (کوئلن)، Auditorium del Museo di Capodimonte (ناپل)، موزه Centrale Montemartini (رم)، تئاتر Mediterraneo per il Comicon (ناپل)، Stazione Birra (ناپل) رم)، جشنواره فیلم جیفونی (جیفونی)، کوبه (رم)، مرکز فرهنگی هوی (بلژیو)، کازینا وانویتلیانا (باکولی)، تئاتر مرکزی دی والونا (آلبانی)، ویلا پیگناتلی (ناپل)، اوراتوریو دی سان کویرینو (پارما) ، ویلا فوندی (پیانو دی سورنتو)، آرکو دی ترایانو (آنکونا)، دانشگاه دگلی استودی (فلورانس)، کاسا دلا موزیکا (ناپل)، جیاردینی استنسی (مودنا)، و تئاتر تفریحی و ورزشی نانشان (شنژن، چین).

 

همکاری با هنرمندان و عکاسان

این گروه در جشنواره کامیکون با نقاش میلو مانارا، برای ارائه کتاب او در مورد کاراواجو اجرا کرد.

 

عکس روی جلد و تمام عکسهای آلبوم florilegium عکسهایی از عکاس آلمانی آخیم بدنورز است.[3]

 

جلد آلبوم Respiri عکسی از کنرو ایزو عکاس ژاپنی است.[4]

 

جلد آلبوم I Maestri del Colore عکسی از یکی از عکاسان اصلی ایتالیایی، فرانکو فونتانا است.

  اجاره ویلاهای چوبی در شمال ایران

تور چین

در دسامبر 2015، Corde Oblique اولین گروه مستقلی بود که برای تور 9 کنسرت در چین دعوت شد.

 

در آوریل 2018 گروه دوباره در چین اجرا کرد. آنها بخشی از جشنواره پاپ نانشان 2018 بودند. نمایش آنها در صحنه بزرگ تئاتر تفریحی و ورزشی نانشان، در شهر شنژن، نزدیک هنگ کنگ بود.

 

در طول سالیان متمادی پرنسیپ برای بسیاری از صداها و نوازندگان موسیقی و اشعار نوشت. در اینجا لیستی از برخی از نوازندگان برجسته در آلبوم های Corde Oblique:

 

کاترینا پونتراندولفو - آواز در تمام آلبوم ها

مادالنا کریپا - آواز گفتاری در "La Casa del Ponte"

Miro Sassolini سابق Diaframma - خواننده در "Il Terzo Suono"

Andrea Chimenti - خواننده در Per la Strade Ripetute

دانکن پترسون (آناتما) - ماندولین روی تگرگ بادام تلخ

والتر مایولی (Synaulia) - فلوت در تگرگ بادام تلخ و I Maestri del Colore

Donatello Pisanello (Officina Zoé) - آکاردئون در تگرگ بادام تلخ

Floriana Cangiano - آواز همه به جز Respiri و I Maestri del Colore

سیمون سالواتوری (جبهه معنوی) - خواننده در Volontà d"arte

سرجیو پانارلا (اشرام) - آواز در Volontà d"arte

Spyros Giasafakis (Daemonia Nymphe) - خواننده در A Hail of Bitter Almonds و Per la Strade Ripetute

لوئیجی روبینو (اشرام) - پیانو در تمام آلبوم ها

کلودیا فلوریو - خواننده در Volontà d"arte

کاتارینا راپوسو - خواننده در Respiri و Volontà d"Arte

دنیتزا سرافیم (عرفان) - آواز در I Maestri del Colore

Quartetto Savinio - حضور در I Maestri del Colore

جوزپه فرانا (Micrologus) - آواز در I Maestri del Colore

ریتا ساویانو - آواز زنده

ادو نوتارلوبرتی (آرژین، آشرام) - ویولن در تمام آلبوم ها

آنالیسا مدونا - آواز زنده

اومبرتو لپور - بیس زنده

آلسیو سیکا - درام زنده


اجاره ویلاهای شمال نوروز 1402

بر اساس موضوع و ترتیب نقاشی‌های دیواری، قرار است به صورت یک روایت خوانده شوند. این صحنه ها بیانگر لحظات مختلف در مراسم آغاز به اسرار باکی است.[15] زنان و ساتیورها به‌طور برجسته‌ای نشان داده می‌شوند و خانواده صاحب ویلا احتمالاً به‌عنوان الگوهایی برای زنان و کودکان به تصویر کشیده شده در نقاشی‌های دیواری عمل می‌کنند.[22] با توجه به این نظریه که به طور گسترده پذیرفته شده است که نقاشی های دیواری جنبه هایی از فرقه باخوس را به تصویر می کشد، برخی پیشنهاد می کنند که خود اتاق دیوارنگاری برای انجام تشریفات و مراسم دیگر استفاده می شده است، اگرچه استفاده دقیق از این اتاق به شدت مورد بحث است.[9] مولی سوئتنم-برلند مخالف این تفسیر از اتاق است و بیان می‌کند که در مقایسه با سایر تصاویر باخوس در بافت‌های مذهبی اطراف پمپئی، باکوس در این نقاشی‌های دیواری از جنبه‌های کلیدی متفاوت است و نشان می‌دهد که این یک فضای مذهبی نیست.

  ویلاهای اجاره ای شمال در کوهستان

اولین نقاشی دیواری یک زن نجیب رومی را نشان می‌دهد که به یک کاهن یا مادری که بر تخت نشسته است نزدیک می‌شود، که در کنار آن پسر کوچکی ایستاده است که طوماری را می‌خواند - احتمالاً اعلام آغاز ورود به فرقه یا سرود خواندن.[15] در طرف دیگر تخت، زنی جوان با ردای ارغوانی و تاج مریم نشان داده شده است که شاخه ای از لور و سینی کیک در دست دارد. به نظر می رسد که او یک دختر خدمتکار است و ممکن است برای خدا یا الهه پیشکشی بیاورد.[24]

نقاشی دیواری دوم یک کشیش دیگر (یا کارشناس ارشد) و دستیارانش را به تصویر می کشد که سبد لینکون را آماده می کنند. در پای او پاهای نیمکتی است که روی آن نشسته است که ممکن است به عنوان قارچ اشتباه گرفته شود. در یک طرف سیلنوس (موجودی که بخشی از آن انسان و بخشی دیگر اسب است) در حال نواختن لیر است. سیلنوس، نام مربی و همراه باکوس نیز یک اصطلاح عمومی برای توصیف گونه اساطیری او بود.[24]

سومین نقاشی دیواری یک ساتیور را نشان می‌دهد که در حال نواختن لوله‌ها و یک پوره در حال شیر دادن بز در صحنه‌ای آرکادی است. در سمت راست آنها چهره ای وجود دارد که برخی آن را الهه آئورا معرفی کرده اند.[15] دیگران او را به عنوان آغازگر یا عروس معرفی کرده اند.[24]

در جهتی که او با وحشت به آن خیره شده است، چهارمین نقاشی دیواری ساتیور جوانی را نشان می‌دهد که کاسه‌ای شراب توسط سیلنوس تعارف می‌کند، در حالی که پشت سر او، ساتیور دیگری نقاب ترسناکی را در دست دارد که طنزآشام می‌بیند که در کاسه منعکس شده است (ممکن است به موازات آن باشد. آینه ای که باکوس جوان در آیین های اورفیک به آن خیره شده است). در کنار آنها الهه ای، شاید آریادنه یا سمله، با باکوس در دامان او دراز کشیده است.[24][15]

پنجمین نقاشی دیواری زنی را نشان می‌دهد که عصایی را حمل می‌کند و کلاهی بر سر دارد، مواردی که اغلب پس از اتمام موفقیت‌آمیز شروع ارائه می‌شوند. او در برابر یک کشیش زانو می زند و به نظر می رسد که توسط یک زن بالدار شلاق زده می شود. در کنار او یک پیکر رقصنده (مائناد یا تیاد) و یک پیکره لباس پوشیده با تیرسوس (نماد آغاز باکوس) ساخته شده از ساقه های بلند رازیانه پیچیده شده است که بالای آن یک مخروط کاج قرار دارد.

 

در ششمین نقاشی دیواری، یک زن توسط یک خادم لباس می پوشد، در حالی که یک کوپید آینه ای (یا پرتره) را به سمت خود نگه می دارد.[25] این صحنه اغلب به عنوان عروسی که قبل از مراسم ازدواجش آماده می شود تعبیر می شود. در سمت راست عروس تصویر دیگری از کوپید است که به او خیره شده است.[24]

در نقاشی دیواری هفتم، یک ماترون بر تخت و در لباسی استادانه نشان داده شده است.

با توجه به ترمیم‌های اخیر، الین ک. گازدا چهره‌ها و رابطه آنها با یکدیگر را در نقاشی‌های دیواری و زندگی دوباره مورد بررسی قرار داده است.[25] گازدا استدلال می‌کند که مرمت‌ها شناسایی زنان به تصویر کشیده شده در نقاشی‌های دیواری را امکان‌پذیر کرده است، نه به‌عنوان همان زن که در سراسر صحنه آغازین تکرار می‌شود، بلکه به‌عنوان پرتره‌هایی از زنان مختلف با ویژگی‌های فردی خاص خود.[25] او در آخرین نقاشی دیواری، ماترون را به عنوان دومینای ویلا، عروس در نقاشی دیواری ششم را دخترش، باکوس را به عنوان دومینوس و دیگران را مردان و زنان خانواده، مانند اقوام و افراد برده معرفی می کند. [


اجاره ویلاهای شیک و عالی در گیلان

در سال 1902، روستائیان، نیروی پلیس روستایی کراک رئیس جمهور پورفیریو دیاز، پانچو را به دلیل دزدی قاطرها و حمله دستگیر کردند. به دلیل ارتباط او با پابلو والنسولای قدرتمند، که گفته می‌شود دریافت کننده کالاهای دزدیده شده توسط ویلا/آرانگو بوده است، او از حکم اعدام در برخی موارد برای راهزنان دستگیر شده در امان ماند. پانچو ویلا به زور وارد ارتش فدرال شد، رویه ای که اغلب در رژیم دیاز برای مقابله با اغتشاشگران اتخاذ می شد. چند ماه بعد، او ترک کرد و به ایالت همسایه چیهواهوا گریخت.[17]:?58? او سعی کرد به عنوان قصاب در هیدالگو دل پارو کار کند، اما توسط انحصار Terrazas-Creel مجبور به ترک تجارت شد.[18] در سال 1903، پس از کشتن یک افسر ارتش و دزدیدن اسب او، [15] او دیگر به نام آرانگو نبود، بلکه به نام فرانسیسکو «پانچو» ویلا [15] به نام پدربزرگ پدری‌اش، ژسوس ویلا، شناخته می‌شد. این نام را از راهزنی از کوآهویلا گرفته است.[19] او نزد دوستانش به نام لا کوکاراچا یا ("سوسک") شناخته می شد.[15]

اجاره ویلاهای با صفای خزر آباد ساری

گفته می‌شود که تا سال 1910، ویلا قسمت‌های دزدی را با تعقیب‌های قانونی‌تر جایگزین می‌کرد. دیدگاه ویلا در مورد راهزنی پس از ملاقات با آبراهام گونزالس، [14] نماینده محلی برای نامزد ریاست جمهوری، فرانسیسکو مادرو، [14] یک ثروتمند ثروتمند تبدیل به سیاستمدار از ایالت شمالی کوآهویلا، که با ادامه حکومت دیاز مخالف بود و ویلا را متقاعد کرد که با راهزنی او می توانست برای مردم بجنگد و به صاحبان هاسیندا صدمه بزند.

 

در آغاز انقلاب مکزیک، برای ویلا و مردانی مانند او که به عنوان راهزن عمل می‌کردند، آشفتگی افق‌های گسترده‌تری را فراهم کرد، «تغییر عنوان، نه شغل» در یک ارزیابی.[21] ویلا به شورش مسلحانه ای که فرانسیسکو مادرو در سال 1910 برای برکناری رئیس جمهور فعلی پورفیریو دیاز در طرح سان لوئیس پوتوسی دعوت کرد، پیوست. در چیهواهوا، آبراهام گونزالس، رهبر مخالفان انتخابات مجدد، برای پیوستن به جنبش به ویلا رسید. ویلا یک حوض بزرگ، سپس قطاری از سربازان ارتش فدرال و شهر سن آندرس را تصرف کرد. او در ادامه ارتش فدرال را در نایکا، کامارگو و پیلار د کونچوس شکست داد، اما در Tecolote شکست خورد.[22] ویلا شخصاً با مادرو در مارس 1911 ملاقات کرد، زیرا مبارزه برای بیرون راندن دیاز ادامه داشت.[23] اگرچه مادرو جنبش گسترده‌ای علیه دیاز ایجاد کرده بود، اما برای آنارکو سندیکالیست‌های حزب لیبرال مکزیک که رهبری او را به چالش می‌کشیدند، به اندازه کافی رادیکال نبود. مادرو به ویلا دستور داد تا با این تهدید مقابله کند، که او انجام داد و آنها را خلع سلاح و دستگیر کرد. مادرو به ویلا با ارتقاء درجه سرهنگ در نیروهای انقلابی پاداش داد.[22]

 

 

ژنرال پاسکال اوروزکو و سرهنگ‌های اسکار برانیف، پانچو ویلا و پپینو گاریبالدی، در 10 مه 1911، پس از تصرف شهر خوارز، در جریان انقلاب مکزیک، عکس گرفتند.

بیشتر نبردها در شمال مکزیک، نزدیک مرز با ایالات متحده بود. مادرو از ترس مداخله ایالات متحده به افسران خود دستور داد تا محاصره شهر مرزی استراتژیک سیوداد خوارز را لغو کنند. ویلا و پاسکوال اوروزکو به جای آن حمله کردند و شهر را پس از دو روز نبرد تصرف کردند و بدین ترتیب اولین نبرد سیوداد خوارز در سال 1911 پیروز شدند.[22]

 

دیاز در 25 مه 1911 که در بسیاری از جاها با یک سری شکست مواجه شد، استعفا داد و پس از آن به تبعید رفت. با این حال، مادرو معاهده سیوداد خوارز را با رژیم دیاز امضا کرد که بر اساس آن همان ساختار قدرت، از جمله ارتش فدرال که اخیراً شکست خورده بود، حفظ شد.

 

نیروهای شورشی، از جمله ویلا، از خدمت خارج شدند، و مادرو از نیروهای عملیاتی خواست تا به زندگی غیرنظامی بازگردند. اوروزکو و ویلا خواستار آن شدند که زمین های هوسندایی که در جریان خشونت هایی که مادرو را به قدرت رساندند تصاحب شده بود بین سربازان انقلابی توزیع شود. مادرو نپذیرفت و گفت که دولت این املاک را از صاحبان آنها می‌خرد و سپس در آینده آنها را بین انقلابیون تقسیم می‌کند.[26] طبق داستانی که ویلا بازگو کرده است، او پس از پیروزی در سال 1911 در یک ضیافت در سیوداد خوارز به مادرو گفت: "شما، آقا [مادرو]، انقلاب را نابود کردید... ساده است: این دسته از شیک پوش ها احمق کرده اند. شما، و این در نهایت به قیمت گردن ما از جمله گردن شما تمام خواهد شد."


اجاره ویلاهای بزرگ در رامسر

فرانسیسکو "پانچو" ویلا (بریتانیا: /?vi??/،[3] همچنین ایالات متحده: /?vi?j??/;[3] اسپانیایی: [?bi?a]؛[3] متولد خوزه دوروتئو آرانگو آرامبولا، 5 ژوئن 1878 – 20 ژوئیه 1923) یک ژنرال در انقلاب مکزیک. او یکی از چهره‌های کلیدی در جنبش انقلابی بود که رئیس‌جمهور پورفیریو دیاز را برکنار کرد و فرانسیسکو اول مادرو را در سال 1911 به قدرت رساند. هنگامی که مادرو توسط کودتای ژنرال ویکتوریا هوئرتا در فوریه 1913 برکنار شد، او به نیروهای ضد هوئرتا پیوست. ارتش مشروطه خواه به رهبری ونوستیانو کارانزا. پس از شکست و تبعید Huerta در ژوئیه 1914، ویلا با Carranza قطع رابطه کرد. ویلا بر نشست ژنرال های انقلابی که کارانزا را کنار گذاشتند و به ایجاد یک دولت ائتلافی کمک کرد، تسلط داشت. امیلیانو زاپاتا و ویلا در این دوره به متحدان رسمی تبدیل شدند. ویلا نیز مانند زاپاتا به شدت طرفدار اصلاحات ارضی بود، اما زمانی که قدرت داشت آن را اجرا نکرد.[4] در اوج قدرت و محبوبیت خود در اواخر سال 1914 و اوایل سال 1915، ایالات متحده تصمیم گرفت ویلا را به عنوان مرجع قانونی مکزیک به رسمیت بشناسد.[5]

  اجاره ویلا صدف آستارا در شمال ایران

زمانی که کارانزا ویا را به چالش کشید، جنگ داخلی آغاز شد. ویلا در تابستان 1915 توسط ژنرال مشروطه خواه آلوارو اوبرگون به طور قاطع شکست خورد و ایالات متحده مستقیماً به کارانزا علیه ویلا در دومین نبرد آگوا پریتا در نوامبر 1915 کمک کرد.[6] بسیاری از ارتش ویلا پس از شکست وی در میدان جنگ و به دلیل کمبود منابع برای خرید اسلحه و پرداخت حقوق سربازان، ترک کردند. ویلا که از کمک ایالات متحده به کارانزا خشمگین شده بود، به شهر مرزی کلمبوس، نیومکزیکو حمله کرد تا ایالات متحده را به حمله به مکزیک در سال‌های 1916-1917 سوق دهد. علیرغم تعداد زیادی از سربازان و فناوری نظامی برتر، ایالات متحده نتوانست ویلا را تصرف کند. هنگامی که کارانزا در سال 1920 از قدرت برکنار شد، ویلا با رئیس جمهور موقت آدولفو د لا هوئرتا درباره عفو مذاکره کرد و به شرط بازنشستگی از سیاست، ملکی به او داده شد. ویلا در سال 1923 ترور شد. اگرچه جناح او در انقلاب پیروز نشد، اما یکی از شخصیت های کاریزماتیک و برجسته آن بود.

 

ویلا در زندگی به شکل دادن تصویر خود به عنوان یک قهرمان انقلابی شناخته شده در سطح بین المللی کمک کرد و در فیلم های هالیوود نقش خود را بازی کرد و با روزنامه نگاران خارجی، به ویژه جان رید، مصاحبه کرد.[7] پس از مرگ او از پانتئون قهرمانان انقلابی کنار گذاشته شد تا اینکه ژنرال های سونورایی Obregón و Calles، که او در طول انقلاب با آنها جنگید، از صحنه سیاسی خارج شدند. حذف ویلا از روایت رسمی انقلاب ممکن است به تحسین مردم پس از مرگ او کمک کند. او در دوران انقلاب و مدت‌ها پس از آن با کریدوس‌ها، فیلم‌هایی درباره زندگی‌اش و رمان‌هایی از نویسندگان برجسته تجلیل شد. در سال 1976، بقایای او در یک مراسم بزرگ عمومی در بنای یادبود انقلاب در مکزیکو سیتی دوباره به خاک سپرده شد.

 

ویلا چندین داستان متناقض در مورد زندگی اولیه خود تعریف کرد. طبق اکثر منابع، او در 5 ژوئن 1878 به دنیا آمد و در بدو تولد خوزه دوروتئو آرانگو آرامبولا نام داشت. در کودکی، او مقداری آموزش را از یک مدرسه محلی تحت مدیریت کلیسا دریافت کرد، اما در بیش از سواد ابتدایی مهارت نداشت. پدرش یک کشاورز به نام آگوستین آرانگو و مادرش میکائلا آرامبولا بود. او در رانچو د لا کویوتادا، [10] یکی از بزرگ‌ترین حوض‌ها در ایالت دورانگو بزرگ شد. محل سکونت خانواده اکنون موزه تاریخی کاسا د پانچو ویلا در سان خوان دل ریو است.:?64? دوروتئو بعداً ادعا کرد که پسر راهزن آگوستین ویلا است، اما حداقل به گفته یک محقق، "هویت پدر واقعی او هنوز مشخص است. ناشناخته بود."[11] او: ?64? بزرگ ترین از پنج فرزند بود.:?58? او پس از مرگ پدرش برای کمک به مادرش مدرسه را ترک کرد و به عنوان یک شراکت، قاتل (آریرو)، قصاب، آجرپز، و سرکارگر در ایالات متحده مشغول به کار شد. شرکت راه آهن.[12] با توجه به خاطرات دیکته شده او که با عنوان Memorias de Pancho Villa منتشر شده است، [13] در سن 16 سالگی به چیهواهوا نقل مکان کرد، اما به زودی به دورانگو بازگشت تا صاحب گیاهی به نام آگوستین لوپز نگرته را که به خواهرش تجاوز کرده بود ردیابی و بکشد. دزدیدن اسب و فرار[14]:?58? به منطقه سیرا مادره غربی دورانگو، جایی که او به عنوان یک دزد در تپه ها پرسه می زد.[14] سرانجام به عضویت یک گروه راهزن درآمد و در آنجا به نام «آرانگو» رفت.[15] در سال 1898 او به دلیل سرقت اسلحه و قاطر دستگیر شد.