سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اجاره ویلاهای کیش با استخر های بزرگ و داغ

سیستم واحدی از اوزان و معیارها معرفی شد و در سال 1850 فرانک سوئیس به واحد پول سوئیس تبدیل شد که توسط فرانک WIR در سال 1934 تکمیل شد.[47] اصل 11 قانون اساسی، اعزام نیرو برای خدمت به خارج از کشور را ممنوع کرده است که به معنای پایان خدمت خارجی است. این امر با انتظار خدمت به مقر مقدس انجام شد و سوئیسی ها همچنان موظف بودند به فرانسیس دوم از دو سیسیل با گاردهای سوئیسی که در محاصره گاتا در سال 1860 حضور داشتند، خدمت کنند.[نیازمند منبع]

 

یک بند مهم از قانون اساسی این بود که در صورت لزوم می‌توان آن را به طور کامل بازنویسی کرد، بنابراین به جای اینکه اصلاحیه‌ای در یک زمان اصلاح شود، آن را قادر می‌سازد به طور کلی تکامل یابد.[48]

 

این نیاز به زودی خود را نشان داد که افزایش جمعیت و انقلاب صنعتی پس از آن منجر به درخواست برای اصلاح قانون اساسی شد. جمعیت پیش نویس اولیه را در سال 1872 رد کردند، اما اصلاحات منجر به پذیرش آن در سال 1874 شد.[42] رفراندوم اختیاری برای قوانین در سطح فدرال را معرفی کرد. همچنین مسئولیت فدرال را برای امور دفاعی، تجارت و حقوقی تعیین کرد.

 

در سال 1891، قانون اساسی با عناصر غیرعادی قوی دموکراسی مستقیم، که امروزه منحصر به فرد هستند، تجدید نظر شد.[42]

 

تاریخ مدرن

مقاله‌های اصلی: سوئیس در طول جنگ‌های جهانی و تاریخ مدرن سوئیس

 

ژنرال اولریش ویل به عنوان فرمانده کل ارتش سوئیس در طول جنگ جهانی اول منصوب شد.

سوئیس در هیچ یک از جنگ های جهانی مورد حمله قرار نگرفت. در طول جنگ جهانی اول، سوئیس خانه انقلابی و بنیانگذار اتحاد جماهیر شوروی ولادیمیر ایلیچ اولیانوف (ولادیمیر لنین) بود که تا سال 1917 در آنجا ماند.[49] بی طرفی سوئیس در رابطه کوتاه مدت گریم-هوفمن در سال 1917 به طور جدی مورد تردید قرار گرفت. در سال 1920، سوئیس پس از معاف شدن از الزامات نظامی به جامعه ملل که مقر آن در ژنو بود، پیوست.

 

در طول جنگ جهانی دوم، برنامه‌های تهاجم دقیق توسط آلمانی‌ها ترسیم شد، [50] اما سوئیس هرگز مورد حمله قرار نگرفت.[51] سوئیس توانست از طریق ترکیبی از بازدارندگی نظامی، امتیاز به آلمان و خوش شانسی مستقل باقی بماند، زیرا رویدادهای بزرگتر در طول جنگ مداخله کردند.[52][53] ژنرال هانری گیسان به فرماندهی کل برای مدت جنگ منصوب شد و دستور بسیج عمومی نیروهای مسلح را صادر کرد. استراتژی نظامی سوئیس از دفاع ایستا در مرزها به فرسایش و عقب نشینی طولانی مدت سازمان یافته به مواضع مستحکم و مجهز در ارتفاعات آلپ، معروف به Reduit تغییر کرد. سوئیس پایگاه مهمی برای جاسوسی از سوی هر دو طرف بود و اغلب میانجی‌گری ارتباطات بین محور و قدرت‌های متفقین بود.[53]

 

تجارت سوئیس هم توسط متفقین و هم توسط محور محاصره شد. همکاری اقتصادی و اعطای اعتبار به آلمان نازی با توجه به احتمال تهاجم و در دسترس بودن سایر شرکای تجاری متفاوت بود. امتیازات پس از قطع شدن یک راه آهن مهم از طریق ویشی فرانسه در سال 1942 به اوج خود رسید و سوئیس (همراه با لیختن اشتاین) به طور کامل توسط قلمرو تحت کنترل محورها از جهان گسترده تر منزوی شد. در طول جنگ، سوئیس بیش از 300000 پناهنده[54] را با کمک صلیب سرخ بین المللی مستقر در ژنو بازداشت کرد. سیاست‌های سختگیرانه مهاجرت و پناهندگی و روابط مالی با آلمان نازی، تنها در پایان قرن بیستم، بحث‌هایی را برانگیخت.[55]

 

در طول جنگ، نیروی هوایی سوئیس با هواپیماهای هر دو طرف درگیر شد و 11 هواپیمای متجاوز لوفت وافه را در ماه مه و ژوئن 1940 ساقط کرد، سپس سایر متجاوزان را پس از تغییر سیاست به دنبال تهدیدهای آلمان، سرنگون کرد. بیش از 100 بمب افکن متفقین و خدمه آنها توقیف شدند. بین سالهای 1940 و 1945، سوئیس توسط متفقین بمباران شد که منجر به تلفات جانی و خسارت مالی شد.[53] از جمله شهرها و شهرهای بمباران شده می توان به بازل، بروسیو، کیاسو، کورنول، ژنو، ک.

 


اجاره سوئیت ها در کیش با باغ های بزرگ

در سال 1798، دولت انقلابی فرانسه به سوئیس حمله کرد و قانون اساسی یکپارچه جدیدی را وضع کرد.[42] این امر دولت کشور را متمرکز کرد و عملاً کانتون ها را لغو کرد: علاوه بر این، مولهاوزن سوئیس را ترک کرد و دره والتلینا بخشی از جمهوری سیزالپین شد. رژیم جدید، معروف به جمهوری هلوتیک، بسیار نامحبوب بود. یک ارتش خارجی متجاوز قرن ها سنت را تحمیل و نابود کرده بود و سوئیس را چیزی جز یک کشور اقماری فرانسوی ساخته بود. سرکوب شدید شورش نیدوالدن توسط فرانسه در سپتامبر 1798 نمونه ای از حضور ظالمانه ارتش فرانسه و مقاومت مردم محلی در برابر اشغال بود.[نیازمند منبع]

 

هنگامی که جنگ بین فرانسه و رقبای آن آغاز شد، نیروهای روسیه و اتریش به سوئیس حمله کردند. سوئیسی ها حاضر نشدند در کنار فرانسوی ها به نام جمهوری هلوتیک بجنگند. در سال 1803 ناپلئون جلسه ای از سیاستمداران برجسته سوئیسی از هر دو طرف در پاریس ترتیب داد. نتیجه قانون میانجیگری بود که تا حد زیادی استقلال سوئیس را احیا کرد و کنفدراسیونی متشکل از 19 کانتون را معرفی کرد.[42] از این پس، بسیاری از سیاست های سوئیس به ایجاد توازن بین سنت کانتون ها در خودمختاری و نیاز به یک دولت مرکزی مربوط می شود.[نیازمند منبع]

 

در سال 1815 کنگره وین به طور کامل استقلال سوئیس را دوباره برقرار کرد و قدرت های اروپایی بی طرفی دائمی سوئیس را به رسمیت شناختند.[39][40][42] سربازان سوئیس تا سال 1860 به دولت های خارجی خدمت کردند تا زمانی که در محاصره گاتا جنگیدند. این معاهده به سوئیس اجازه داد تا قلمرو خود را با پذیرش کانتون های واله، نوشاتل و ژنو افزایش دهد. مرزهای سوئیس پس از آن فقط شاهد تغییرات جزئی بود

بازگرداندن قدرت به پاتریسیات فقط موقتی بود. پس از یک دوره ناآرامی با درگیری‌های خشونت‌آمیز مکرر، مانند Züriputsch 1839، جنگ داخلی (Sonderbundskrieg) در سال 1847 زمانی که برخی از کانتون‌های کاتولیک تلاش کردند یک اتحاد جداگانه ایجاد کنند (Sonderbund) آغاز شد.[42] این جنگ کمتر از یک ماه به طول انجامید و کمتر از 100 تلفات به بار آورد که بیشتر آنها از طریق آتش دوستان بود. Sonderbundskrieg تأثیر قابل توجهی بر روانشناسی و جامعه سوئیس داشت.[نیازمند منبع]]

 

جنگ اکثر سوئیسی ها را به نیاز به اتحاد و قدرت متقاعد کرد. سوئیسی‌ها از همه اقشار جامعه، اعم از کاتولیک یا پروتستان، از جریان لیبرال یا محافظه‌کار، دریافتند که کانتون‌ها از ادغام منافع اقتصادی و مذهبی خود سود بیشتری خواهند برد.[نیازمند منبع]

 

بنابراین، در حالی که بقیه اروپا شاهد قیام های انقلابی بودند، سوئیس قانون اساسی را تنظیم کرد که یک طرح فدرال را ارائه می کرد، که بیشتر آن الهام گرفته از نمونه آمریکایی بود. این قانون اساسی اقتدار مرکزی را در اختیار کانتون‌ها قرار می‌داد که در مسائل محلی خود حکومتی داشته باشند. با دادن اعتبار به کسانی که طرفدار قدرت کانتون ها بودند (ساندرباند کانتون)، مجلس ملی بین یک مجلس علیا (شورای ایالات، دو نماینده در هر کانتون) و یک مجلس پایین (شورای ملی، با نمایندگانی که از بین آنها انتخاب می شدند) تقسیم شد. در سراسر کشور). رفراندوم برای هر گونه اصلاحیه اجباری شد.[40] این قانون اساسی جدید به قدرت قانونی اشراف در سوئیس پایان داد.[46]

 


اجاره ویلاهای لاکچری کردان با هیچ جایی قابل قیاس نیست

کنفدراسیون قدیمی سوئیس

نوشتار اصلی: کنفدراسیون قدیمی سوئیس

اطلاعات بیشتر: رشد کنفدراسیون سوئیس قدیمی، اصلاحات در سوئیس، و سوئیس مدرن اولیه

 

کنفدراسیون سوئیس قدیم از 1291 (سبز تیره) تا قرن شانزدهم (سبز روشن) و همکاران آن (آبی). در رنگ های دیگر نشان داده شده، قلمروهای موضوع هستند.

 

بوندسبریف 1291 (منشور فدرال)

کنفدراسیون سوئیس قدیم اتحادی در میان جوامع دره ای آلپ مرکزی بود. کنفدراسیون توسط اشراف و پدران کانتون های مختلف اداره می شد که مدیریت منافع مشترک را تسهیل می کردند و صلح را در مسیرهای تجاری کوهستانی تضمین می کردند. منشور فدرال 1291 سند تأسیس کنفدراسیون در نظر گرفته می شود، حتی اگر اتحادهای مشابهی احتمالاً چندین دهه قبل از آن وجود داشته است. این سند در میان کمون های روستایی یوری، شویز، و آنتروالدن به توافق رسیدند.[41][42]

 

تا سال 1353، سه کانتون اصلی به کانتون های گلاروس و زوگ و ایالت-شهرهای لوسرن، زوریخ و برن پیوستند تا "کنفدراسیون قدیمی" متشکل از هشت ایالت را تشکیل دهند که تا پایان قرن 15 به دست آمد.[42] این گسترش منجر به افزایش قدرت و ثروت برای کنفدراسیون شد. تا سال 1460، کنفدراسیون ها اکثر قلمروهای جنوب و غرب راین تا کوه های آلپ و ژورا را تحت کنترل داشتند و دانشگاه بازل (با دانشکده پزشکی) با ایجاد سنت تحقیقات شیمیایی و پزشکی تأسیس شد. این پس از پیروزی‌ها در برابر هابسبورگ‌ها (نبرد سمپاخ، نبرد نافلس)، بر چارلز جسور بورگوندی در طول دهه 1470 و موفقیت مزدوران سوئیسی افزایش یافت. پیروزی سوئیس در جنگ سوابی علیه اتحادیه سوابی امپراتور ماکسیمیلیان اول در سال 1499 به معنای استقلال واقعی در داخل امپراتوری مقدس روم بود.[42] در سال 1501 بازل[43] و شافهاوزن به کنفدراسیون قدیمی سوئیس پیوستند.

مقایسه انواع ویلاهای کردان مدرن و شهرکی، یا فضای سبز و آلاچیق

کنفدراسیون در طول این جنگ های قبلی شهرت شکست ناپذیری به دست آورد، اما گسترش کنفدراسیون در سال 1515 با شکست سوئیس در نبرد ماریگنانو با شکست مواجه شد. این به دوران به اصطلاح "قهرمانی" تاریخ سوئیس پایان داد.[42] موفقیت اصلاحات زوینگلی در برخی از کانتون ها منجر به درگیری های مذهبی بین کانتونی در سال های 1529 و 1531 (جنگ های کاپل) شد. بیش از صد سال پس از این جنگ های داخلی نگذشته بود که در سال 1648، تحت صلح وستفالیا، کشورهای اروپایی استقلال سوئیس از امپراتوری مقدس روم و بی طرفی آن را به رسمیت شناختند.[39][40]

 

در طول دوره مدرن اولیه تاریخ سوئیس، اقتدارگرایی فزاینده خانواده های میهن پرست همراه با بحران مالی در پی جنگ سی ساله منجر به جنگ دهقانی سوئیس در سال 1653 شد. در پس زمینه این مبارزه، درگیری بین کاتولیک ها وجود داشت. و کانتون های پروتستان ادامه یافتند و در جنگ اول ویلمرگن در سال 1656 و جنگ توگنبورگ (یا جنگ دوم ویلمرگن) در سال 1712 خشونت بیشتری را آغاز کردند.[42]

 

دوران ناپلئون اگر به فکر طراحی و ساخت یک خانه ویلایی همه چیز تمام هستید، بنابراین با کمی صرف هزینه بیشتر، می توانید باغ و فضای سبز در داخل ویلای خود ایجاد کنید. برای این منظور خلاقیت ها تمامی ندارد. استفاده از آلاچیق، ایجاد فضای سبز پر درخت یا باغچه های رنگی از گل های مختلف و ایجاد لنداسکیپ از جمله مواردی است که می توانید در فضای سبز ویلای خود ایجاد کنید. لنداسکیپ را البته می توانید روی سقف ویلا نیز بسازید: فضایی سبز، معمولا دارای حوض و با امکاناتی برای نشستن و وقت گذراندن در کنار سایر اعضای خانواده.


منظره و دید عالی ویلاهای اجاره ای کردان

قرن اول و دوم پس از میلاد، عصر رونق در فلات سوئیس بود. شهرهایی مانند Aventicum، Iulia Equestris و Augusta Raurica به وسعت قابل توجهی رسیدند، در حالی که صدها شهرک کشاورزی (Villae rusticae) در حومه شهر ایجاد شد.[نیازمند منبع]

 

در حدود سال 260 پس از میلاد، سقوط قلمرو Agri Decumates در شمال راین، سوئیس امروزی را به سرزمین مرزی امپراتوری تبدیل کرد. حملات مکرر قبایل آلامانی باعث ویرانی شهرها و اقتصاد رومی شد و مردم را مجبور کرد در نزدیکی قلعه‌های رومی مانند Castrum Rauracense در نزدیکی Augusta Raurica پناه بگیرند. امپراتوری خط دفاعی دیگری در مرز شمالی (به اصطلاح Donau-Iller-Rhine-Limes) ساخت. در پایان قرن چهارم، فشار فزاینده ژرمنی رومیان را مجبور کرد که مفهوم دفاع خطی را کنار بگذارند. فلات سوئیس سرانجام به روی قبایل آلمانی باز شد.[نیازمند منبع]

استخر های آب گرم کردان را در هوای سرد این روزا از دست ندهید

در اوایل قرون وسطی، از اواخر قرن چهارم، گستره غربی سوئیس امروزی بخشی از قلمرو پادشاهان بورگوندی ها بود. آلمانیان در قرن پنجم فلات سوئیس و در قرن هشتم دره های آلپ را سکنی گزیدند و المانیا را تشکیل دادند. سپس سوئیس امروزی بین پادشاهی آلمانیا و بورگوندی تقسیم شد.[36] پس از پیروزی کلوویس اول بر آلمانی ها در تولبیاک در سال 504 پس از میلاد، و بعداً تسلط فرانک ها بر بورگوندی ها، کل منطقه بخشی از امپراتوری در حال گسترش فرانک ها در قرن ششم شد.[39][40]

 

اصولا یکی از مهمترین ویژگی هایی که هنگام طراحی خانه ویلایی مورد توجه مالکان قرار دارد، منظره و دید ساختمان است. اصلا فکر خرید خانه ویلایی آنجایی به ذهن افراد می رسد که می خواهند کمی از سبک زندگی آپارتمان نشینی دوری کرده و از تماشای طبیعت و مناظر زیبا لذت ببرند. بنابراین انتخاب ویلا در مناطق کوهستانی، پر درخت، نزدیک رودخانه یا دریاچه، از بزرگترین آرزوهای افراد است. تهران که در دامنه کوه البرز قرار دارد، در اطراف خود مناطق ییلاقی و خوش آب و هوایی دارد که می توانند برای خرید خانه ویلایی انتخاب شوند. علاوه بر این، مناطق یک، دو، سه، پنج و شش تهران دارای بیشترین فضای سبز هستند. به همین دلیل می توانید این مناطق را هم برای ساخت خانه ویلایی در نظر بگیرید.

قرار نیست که مدام از پنجره ویلای خود به مناظر بیرون نگاه کنیم! باید به دل طبیعت زد و تا می توان از زیبایی های آن بهره مند شد. بنابراین، وجود یک فضای مناسب در اطراف ویلا یا در مناطق نزدیک، برای پیک نیک های خانوادگی، پیاده روی، هواخوری و ورزش کردن بسیار ضروری است.

در طول بقیه قرن‌های ششم، هفتم و هشتم، مناطق سوئیس تحت هژمونی فرانک (سلسله‌های مرووینگ و کارولینژ) ادامه یافتند، اما پس از گسترش آن در زمان شارلمانی، امپراتوری فرانک با معاهده وردون در سال 843 تقسیم شد.[36] قلمروهای سوئیس کنونی به فرانسیه میانه و فرانسیه شرقی تقسیم شد تا اینکه در حدود سال 1000 پس از میلاد تحت امپراتوری مقدس روم متحد شدند.[36]

 

 

در سال 1200، فلات سوئیس شامل سلطه خانه های ساووی، زهرینگر، هابسبورگ و کیبورگ بود.[36] برخی از مناطق (Uri، Schwyz، Unterwalden، که بعدها به عنوان Waldstätten شناخته شد) به امپراتوری اجازه داده شد تا کنترل مستقیم بر گردنه های کوهستانی را به امپراتوری بدهد. با انقراض سلسله مردانه خود در سال 1263، سلسله کیبورگ در سال 1264 پس از میلاد سقوط کرد. هابسبورگ ها به رهبری پادشاه رودلف اول (امپراتور روم مقدس در 1273) ادعای مالکیت سرزمین های کیبورگ را داشتند و آنها را ضمیمه کردند و قلمرو خود را تا فلات شرقی سوئیس گسترش دادند. [39


چه ویلاهایی برای اجاره گرفتن در کیش مناسب هستند

مهم ترین گروه های قبیله ای هلوتی ها بودند. در سال 58 قبل از میلاد، هلوتی ها که دائماً توسط قبایل ژرمنی مورد آزار و اذیت قرار گرفتند، تصمیم گرفتند فلات سوئیس را رها کرده و به غرب گالیا مهاجرت کنند. ارتش ژولیوس سزار آنها را در نبرد Bibracte در شرق فرانسه امروزی تعقیب کرد و آنها را شکست داد و این قبیله را مجبور کرد به سرزمین خود برگردند.[36] در 15 قبل از میلاد، تیبریوس (بعدها دومین امپراتور روم) و برادرش دروسوس کوه های آلپ را فتح کردند و آنها را در امپراتوری روم ادغام کردند. منطقه تحت اشغال هلوتی ها ابتدا بخشی از استان Gallia Belgica رم و سپس به استان Germania Superior تبدیل شد. بخش شرقی سوئیس مدرن در استان رومی Raetia ادغام شد. زمانی در حوالی آغاز عصر مشترک، رومی‌ها اردوگاه بزرگی به نام ویندونیسا داشتند که اکنون در محل تلاقی رودخانه‌های Aare و Reuss، در نزدیکی شهر ویندیش، ویرانه‌ای است.[38]